آشنايي با شهر پاسارگاد
من هميشه از دو ايرانی خيلی خوشم می اومد اولی از کوروش که باعث صلابت ما ايرانيان بوده و خواهد بود و دومين حکيم ابوالقاسم که استاد سخن است عظمت و شکوه ايران را در شاهنامه ياد آوری می کند.
کوروش بزرگ : فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و موميايي به خاک بسپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ايران را تشکيل دهد
آشنايي با محوطه تاريخي شهر پاسارگاد
شهر پاسارگاد در 70 كيلومتري شمال تخت جمشيد ، در جاده آسفالته شيراز – آباده ، در فاصله سه كيلومتري جاده قرار دارد. دشتي كه پاسارگاد در آن واقع شده، " دشت مرغاب" ناميده مي شود و با مساحتي حدود 20×15 كيلومتر ، 1200 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. رود پُلوار كه در ايران باستان مدوس ( Medus ) ناميده مي شد، اين دشت را سيراب مي كند.
پيش از اين كه شهر پاسارگاد در دشت مرغاب ساخته شود، اين دشت از سابقه تمدني سه هزار ساله برخوردار بود . برخي از مورخان ذكر كرده اند كه كورش با شكست آستياگس ( آستياك ) در سال 550 پيش از ميلاد، امپراتوري ماد را سرنگون كرد. او در ميدان جنگي كه بر مادها پيروز شد، محلي را براي اقامت خود به عنوان پايتخت برگزيد. اين محل همين دشت مرغاب است.
علت نام گذاری پاسارگاد
در مورد واژه پاسارگاد نظريات گوناگوني ابراز شده است: نخستين كسي كه در اين زمينه اظهار نظر كرده، هردوت است كه از « پاسارگادي » به عنوان مهم ترين طايفه و عشيره پارسيان نام برده و هخامنشيان را برخاسته از اين طايفه مي داند. «كنت كورس» اين واژه را به صورت « پارسه گَـَد » آورده است.اصولاً وجه اشتقاق اين واژه در پارسي باستان مورد ترديد است و پاسارگاد را « محل استقرار پارسيان » ، « زيستگاه پارسيان » ، « تختگاه پارسه » و « دژپارسيان » معني كرده اند.
« هالُك » براساس گـِل نبشه هاي تخت جمشيد معتقد است كه صورت ايلامي واژه پاسارگاد، بَتَركَتَ (Batrakata) بوده است.
آثار باستاني پاسارگاد
مجموعه آثار پاسارگاد در محوطه اي به پهناي دو و درازي سه كيلومتر گسترده است. همين گستردگي موجب شده كه « هنري فرانكفورت » اظهار نمايد پاسارگاد مكان استقرار يك فرمانرواي كوچ نشين بود.
اين آثار از شمال به جنوب به پنج گروه زير تقسيم مي شوند:
1. صفه ( ايوان مسقف ) عظيم تل تخت يا تخت مادر سليمان و باروي( ديوار) خارجي آن.
2. محوطه مقدس در شمال غرب آن.
3. ساختمان زندان.
4. مجموعه كاخ ها شامل محوطه چهار باغ با آب گذرها، حوضچه هاي سنگي و كاخ هاي پذيرايي يا بارعام، كاخ اختصاصي كوروش يا كاخ مسكوني، كوشك هاي الف و ب ، درگاه و پل.
5. آرامگاه كوروش در فاصله 5/1 كيلومتري كاخ ها.
آثار باستاني پاسارگاد از لحاظ تاريخي به دو دوره ويژه را برسی می کنم :
1. آثار پيش از تاريخ و پيش از دوره هخامنشي: ضمن كاوش هاي باستان شناسي در شمال آرامگاه كوروش، در صفه سنگي مشهور به تخت سليمان، چند تكه سفال نقش دار و قسمتي از يك مجسمه سنگي از دوره ايلامي كشف شد.
2. آثار دوره هخامنشي: اين آثار در برگيرنده ي كاخ پذيرايي كوروش ، كاخ اختصاصي كوروش ، كاخ شرقي با نقش برجسته انسان بال دار، صفه سنگي معروف به تخت مادر سليمان ( تل تخت ) ، آب نماهاي كاخ شاهي ، حوضچه هاي سنگي ، ويرانه برج سنگي ، بناي موسوم به زندان ، دژ پاسارگاد ، آتشكده پاسارگاد و آرامگاه كوروش.
آرامگاه كوروش

آرامگاه كوروش بزرگ مهم ترين اثر مجموعه ي پاسارگاد كه در دوره اي به « مشهد مادر مقدس » مشهور بود، از سال 1820 به بعد به عنوان آرامگاه كوروش شناسايي شد. بناي آرامگاه ميان باغ هاي سلطنتي قرار داشت و از سنگ هاي عظيم كه درازاي بعضي از آنها به هفت متر مي رسد ، ساخته شده است. تخته سنگ هاي آرامگاه با بست هاي فلزي به هم پيوسته بود. اين بست ها بعدها سرقت شد ؛ هر چند بيشتر اين آسيب ها بعدها ترميم شد، اما جاي خالي برخي از آنها به صورت حفره هايي در دل سنگ باقي مانده است.
بناي آرامگاه از دو قسمت تشكيل شده است: يكي سكويي شش پله است كه قاعده آن به شكل مربع مستطيل به وسعت 165 متر مربع است و ديگري اتاقي كوچك به وسعت 5/7 متر مربع با سقف شيب دار است كه ضخامت ديوارهايش به 5/1 متر مي رسد. در ورودي آرامگاه با پهناي 75 سانتي متر در سمت شمال غربي بنا قرار دارد.
پس از كشته شدن كوروش در جنگ با سكاها، جسد او را موميايي كردند و در ميان تخت زريني نهادند و اشياي سلطنتي و جنگي او را در كنارش گذاشتند. اين آرامگاه در حمله ي اسكندر مقدوني تاراج شد.
آرامگاه كوروش در تمام دوره هخامنشي مقدس به شمار مي آمد. اين تقدس در دوران اسلامي نيز به قوت خود باقي ماند
كاخ دروازه انسان بال دار
كاخ دروازه به وسعت 726 متر مربع در جنوب شرقي جلگه پاسارگاد واقع است. اين بنا داراي تالاري به وسعت 586 مترمربع است ك سقف آن را هشت ستون به ارتفاع تقريبي 16 متر نگاه مي داشت. زير ستون ها به ابعاد 2×2 متر و به شكل مكعب دو پله اي و از سنگ سياه ساخته شده كه به علت تخريب ، امروزه در پوششي از كاهگل حفاظت مي شوند. وجود اين زير ستون هاي بزرگ نشان دهنده ي عظمت ستون هاي كاخي است كه هيچ اثري از آن باقي نمانده است.
اين تالار داراي دو درگاه اصلي در سمت شمال غربي و جنوب شرقي و دو درگاه فرعي در سمت شمال شرقي و جنوب غربي بود. ارتفاع اين درگاه ها 9 متر بود و امروزه تنها يكي از جرزهاي درگاه شمال شرقي آن برجاي مانده است. بر اين جرز نقش انساني با چهار بال در حال نيايش حجاري شده است. اين نقش تا سال 1864 ميلادي داراي كتيبه اي سه زبانه با مضمون « من ، كوروش شاه هخامنشي ام » بود. اين كتيبه در سال هاي بعد از بين رفت. اين كاخ شباهت بسيار با كاخ « دروازه ملت ها » در تخت جمشيد دارد.
كاخ اختصاصي
اين كاخ در 1300 متري شمال غربي آرامگاه كوروش واقع است ، و 3192 متر مربع وسعت دارد. طرح و جزئيات معماري كاخ آن را به عنوان يك بناي اختصاصي معرفي مي كند. بخش هاي مختلف اين كاخ عبارت است از: يك تالار مركزي و دو ايوان در غرب و شرق و دو محوطه ي باز در شمال و جنوب. تالار مركزي داراي 30 ستون در 5 رديف شش تايي بود و زيرستون هاي آن به صورت مكعب دو پله اي از سنگ سياه و سفيد تشكيل شده بود. ده جرز( ديوار اطاق و ايوان ، پايه ي ساختمان كه از سنگ و آجر سازند) آجري مكعب شكل نيز در دو سمت تالار وجود داشت.ايوان جنوب شرقي كاخ يا « ايوان تخت » ، داراي دو رديف بيست تايي ستون بود. درست در مركز اين ايوان و رو به باغ ، جايگاه تخت سنگي مشخص شده است كه احتمالا محل استقرار شاه بود.
در انتهاي جنوب غربي اين ايوان تنها جرز سنگي برجاي مانده از اين كاخ ديده مي شود كه كتيبه اي ميخي به زبان پارسي باستان، ايلامي و بابلي بر آن نقش شده كه ترجمه آن چنين است: « من هستم كوروش شاه هخامنشي ».
درگاه اصلي ديگر، تالار را به ايوان شمال غربي پيوند مي دهد. اين درگاه داراي نقشي از پادشاه و مستخدم چتردار يا مگس پران همراه اوست كه به بسياري از نقوش تخت جمشيد شباهت دارد.
كاخ بارعام
اين كاخ در جايي بنا شده كه با كاخ هاي خصوصي فاصله داشته باشد. وسعت كاخ 2472 متر مربع و در محور شمال غربي – جنوب شرقي ساخته شده است. كاخ از چند بخش تشكيل شده است: يك تالار وسيع هشت ستوني به وسعت 705 متر مربع كه در مركز قرار دارد و از كف سازي آن تنها بخش كوچكي بر جاي مانده است. ارتفاع اين تالار از سقف ايوان هاي اطراف آن بيشتر بود و در ديوارهاي بالايي آن روزنه هايي براي تابيدن نور به داخل تعبيه شده بود. از هشت ستون اين تالار ، يك ستون هنوز پابرجاست. ارتفاع كنوني اين ستون 10/13 متر است.
تالار مركزي از طريق چهار درگاه به چهار ايوان ارتباط مي يابد. درگاه و ستون هاي ايوان ها از سنگ سياه بود. درگاه شمال غربي كه راه ورودي بازديدكنندگان است، با نقش پاي انسان و عقاب به يك ايوان 16 ستوني ارتباط دارد. درگاه شمال شرقي نيز به بزرگ ترين ايوان كاخ كه 48 ستون داشت ، مرتبط بود.
درگاه جنوب شرقي كه در برابر ورودي كنوني قرار دارد، با نقش انسان و ماهي و گاو به يك ايوان 16 ستوني راه مي يابد. در ايوان تنها يك جرز بر جاي مانده كه يكي از كهن ترين كتيبه هاي خط ميخي بر آن حك شده است. اين كتيبه به سه زبان پارسي باستان ، ايلامي و بابلي نوشته شده و متن آن چنين است: « آدم كووِش خشايثي يه هخامنشي يه » يعني ؛ من كوروش شاه هخامنشي ام.
برج سنگي معروف به زندان سليمان
يكي از آثار بسيار زيبا كه به اوايل دوره هخامنشيان تعلق دارد، بناي چهارگوش برج مانندي است كه در دوران اسلامي به « زندان سليمان » شهرت يافت. اكنون تنها يك ديواره از اين بنا باقي مانده است. هر چند برخي اين بنا را آتشگاه مي شمارند، اما به احتمال زياد اين بنا مقبره كمبوجيه، پسر و جانشين كوروش است. ارتفاع برج ، نزديك به 14 و قاعده آن 23/7×28/7 متر است كه بر سكويي سه پله اي قرار داشت. اين برج شبيه "كعبه زرتشت" در نقش رستم است.
ديوارهاي اين برج از سنگ سفيد مرمرنما ساخته شده كه براي تزيين تعداد زيادي حفره كوچك مستطيل شكل در رديف هاي منظم و 10 حفره ي پنجره مانند به نام "پنجره كور" در اطراف آن كار شده است. اين پنجره ها با سنگ سياه قاب شده است.
استحكامات تل تخت يا « تخت مادر سليمان»
تل تخت كه در فاصله ي 2300 متري آرامگاه كوروش قرار گرفته حدود دو هكتار وسعت دارد و در اصل روي تپه اي بنا شده تا بر همه ي دشت مسلط باشد. ارتفاع تل تخت از كف دشت، 50 متر است. پس از صاف كردن تپه، بخشي را هم به طور مصنوعي به صورت يك محوطه سنگي بر آن افزوده اند كه در نتيجه فرم سكويي كثير الاضلاع را يافته است.
آثار چهار دوره مختلف در اين مجموعه شناسايي شده است:
آثار دوره نخست از زمان كوروش بزرگ: اين آثار شامل صفه عظيم سنگي است كه در سمت غرب و شمال غربي تپه از چند قسمت تشكيل شده است. ديواره بيروني كه از بيست رديف سنگ آهكي عظيم بنا شده، نماي تل تخت را تشكيل مي دهد. اطراف اين سنگ ها به شكل زيبايي تراش خورده و وسط آنها برجسته است.
ديواره دروني پشت ديواره بيروني قرار دارد و از لاشه سنگ هاي مسي رنگ تشكيل شده و بدون ملات، به گونه اي ماهرانه در هم قفل شده اند تا ديواره بيروني و كف سازي بنا را حفاظت كنند.
هسته ي بنا كه سطح دروني تپه و قسمت مركزي آن را تشكيل مي دهد، جاي ساختمان هاي روي تپه بود و همه از خشت و لاشه ساخته شده است. براي ورود به صفه سنگي دو راه پله در بخش شمال شرقي تعبيه شده بود كه بخش هايي از آن باقي است. اين بخش در مجموعه پاسارگاد ، مرتفع ترين عمارت و به صورت قلعه اي مشرف بر دشت بود.
آثار دوره دوم مربوط به داريوش هخامنشي: اين آثار كه مربوط به سال هاي 500 تا 280 پيش از ميلاد يعني از زمان سلطنت داريوش هخامنشي تا آخر سلطنت سلوكوس اول است، شامل دژي محكم است كه با ديوارهاي آجري و خشتي بر روي محوطه بنا شده و تغييراتي در مجموعه ي بالاي صفه به وجود آورده اند.
آثار دوره سوم: آثار اين دوره كه بين سال هاي 280 تا 180 پيش از ميلاد يعني از زمان سلطنت آنتيوخوس اول تا آنتيوخوس چهارم ايجاد شده، همراه با تغييراتي در اتاق ها و راهروها است. اين متعلقات در يك دوره طولاني به دست فراموشي سپرده شد و بدون استفاده ماند.
آثار دوره چهارم: كه به سده هاي آغازين اسلامي تعلق دارد نشان مي دهد اين بخش دوباره مورد استفاده قرار گرفته و سپس مجدداً متروك مانده است.
در قسمت بعد به معرفي محوطه ي تاريخي تخت جمشيد مي پردازيم.
با سپاس از نظرات و ديدگاههای شما
فقط ايران فقط کوروش بزرگ